شعر ضربي صبر اومد شعر طنز حمید آرش آزاد

ساخت وبلاگ

يوسف گم‌گشته خواس برگرده كنعون، صبر اومد

ليلي هم مي‌خواس بياد در عقدِ مجنون، صبر اومد

نامزدها وعده‌ها دادن زمونِ انتخاب

در عمل كاري نكردن هيچ كدوم، چون صبر اومد

قول دادن قيمتا پايين مي‌آد تا حد مفت

زير پا مي‌ريزه هر جا جنسِ ارزون، صبر اومد

تا حدودِ خودكفايي مي‌رسه توليدمون

روغن و قند و شكر ميشه فراوون، صبر اومد

ميشه قيمت‌ها، همه‌ش تثبيت، عينِ كوهِ قاف

وضعِ بازارها ديگه مي‌گيره سامون، صبر اومد

گفته بوديم: پُر ميشه يخچال‌مون از گوشت و موشت

«بنده منزل» مي‌پزه مرغ و فسنجون، صبر اومد

جايِ آشِ كشكِ خاله، تويِ بشقابِ حقير

سبز مي‌گردد برنج و سينه و رون، صبر اومد

گفته بوديم: يك، مساوي ميشه با پنجاه و پنج

چاكرت هم مي‌خره يك خط تلفون، صبر اومد

مخلصت مي‌پوشه چندين دس لباسِ شيك و پيك

ميده پُز تويِ خيابون، مثلِ اعيون، صبر اومد

كلِّ ماشين‌هاي بنزين‌سوز رو گازي مي‌كنن

عاري از آلودگي ميشه هوامون، صبر اومد

آق مدير از ما نمي‌خواد ديگه پولِ ثبتِ‌نام

بچّه‌مون بي‌شهريه ميره دبستون، صبر اومد

پوششِ بيمه نصيبِ بنده هم ميشه يه روز

ور مي‌افته مشكل دارو و درمون صبر اومد

مي‌كنه آخر وزيرِ نفت بر قولش عمل

گرم ميشه خونه در فصلِ زمستون، صبر اومد

عاقبت ميشه حقوق‌ها با تورّم هم‌طراز

دستمزدها با مخارج ميشه ميزون، صبر اومد

مي‌ستونه دارايي از دونه درشت‌ها ماليات

تويِ بازار و پاساژ و تو خيابون، صبر اومد

چي بگم ديگه؟ نشد كارها درست و راست و ريس

هر كجا هم خواس بشه، يك هو، داداش جون، صبر اومد!

+ نوشته شده در شنبه دوم تیر ۱۴۰۳ ساعت 1:44 توسط سیامک آرش آزاد  | 

شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد...
ما را در سایت شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : okhtai بازدید : 2 تاريخ : پنجشنبه 7 تير 1403 ساعت: 15:16